دلها، با یاد خدا آرام میگیرد... نتایج تحقیقات تجربی انجام شده در کشورهای مختلف و بویژه ایران حاکی از آن است که میان باورهای مذهبی و رفتارهایی همچون نماز، دعا، زیارت و توکل به خدا با افسردگی رابطهی منفی وجود دارد. این یافتهها نشان داد که کاهش علاقه به زندگی، انزوا طلبی، احساس غم، خودکمبینی، احساس شکست و ناامیدی در افراد افسردهی غیرمذهبی بیشتر از افراد افسردهی مذهبی است. یکی از مصداق های برجستهی ذکر خدا، دعاست. اگر انسان با خدا ارتباط داشته باشد و در شرایط دشوار زندگی مانند بیماری، فقر و مشکلات تنها از خدا کمک بخواهد، هرگز به سراسیمگی و ناچاری گرفتار نمی شود (کرال و شیهان 1989). به گونه ای که افراد مومن ارتباط خود را با خداوند، مانند ارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف میکنند و براین باورند که می توان با نیایش، تاثیر منفی بیماری بر روان را، کنترل کرد. *افسردگی: تعریف: امروزه افسردگی شایعترین اختلال روانی است که در همهی جوامع و همهی گروه های سنی دیده می شود. این اختلال برجنبههای گوناگون زندگی مردم تاثیر میگذارد. بیاشتهایی، احساس خستگی، غمگینی، ناامیدی و احساس درماندگی، از نشانههای مهم افسردگی است. عوامل ژنتیکی، فیزیولوژی، اجتماعی، عاطفی و شناختی در پیدایش افسردگی دخیل می باشند ولی در منابع اسلامی، علت عمدهی افسردگی، نگرش های نامعقول، افراط و تفریط در خواسته ها، تاثیر گناه، کمرنگ شدن معنویت در زندگی و نبودن غنای روحی است. خداوند می فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا.» «هرکس از یاد من روی گردان شود، زندگی سختی خواهد داشت.» *در روایات، افسردگی را به "غم" تعبیر کرده و البته یادآور شده اند که از دعا برای درمان آن استفاده کنید. امام صادق (ع) می فرمایند: «چه چیز مانع می شود که یکی از شما هرگاه براثر مشکلی از مشکلات این دنیا دچار غم و اندوه شد، وضو بگیرد. سپس داخل مسجد شود و دو رکعت نماز بگزارد و بعد از نماز دعا کند» آدلر (1987) در تحقیقات خود نشان می دهد که افسردگی در مردان و زنانی که به کلیسا میروند و به نیایش میپردازند، سریعتر از دیگران بهبود می یابد. یونگ (1935) در جریان فعالیتهای روان درمانی خود چنین می نویسد: در میان بیمارانی که در نیمهی دوم زندگی خود یعنی حدود 35 سالگی هستند، حتی یک نفر را ندیده ام که در حقیقت مشکلش پیدا کردن دیدگاه مذهبی و رابطه ای معنوی با خدا نبوده باشد. از نتایج این تحقیقات انجام شده می توان به عنوان سندی علمی بر ارائه مشاورهی مذهبی برای افراد مبتلا به افسردگی استفاده کرد. بر مبنای تحقیقات فوق و نشان دادن اثرات دعا در درمان افسردگی به صورت عملی، این طرح به عنوان مداخله کاردرمانی در معلولین «با توجه به آسیب پذیر بودن این قشر و تشدید علائم افسردگی در آنها» در مرکز توانبخشی همدم ـ فتح المبین مورد بررسی قرار گرفت. در راستای این برنامه کاردرمانگر با انتخاب مددجویانی که بهره هوشی نرمالتری نسبت به بقیه داشتند و در عین حال علائم افسردگی در آنها نمودار بود، این کاررا شروع کرد. مددجویان انتخاب شده از 3 بخش روزانه، فتح المبین و آفتاب بودند: بخش فتح المبین؛ طیبه عباسی (CP همی پلژی )، اکرم غیور (دایپلژی ایساتیک)، زهره ستاری (mordat MR with motordelay) بخش روزانه: فهیمه خسروجردی (Depressixn with low MR) ، سکینه غلامی (spondolosis + modrate MR) ـ مریم عباسپور (syndrome down) بخش آفتاب: مریم جاودانی (depress)، زینب ادیب (depress)و شقایق گرامیان این افراد به مدت 45 روز تحت این برنامه بودند؛ انجام تمرینات درمانی آموزش مهارتهای عملکردی و ذهنی همراه با پخش آیات قران و دعا در جلسه. لازم به ذکر است در مورد مددجویانی که قادر به خواندن و نوشتن بودند، آیات کلیدی (آیه الکرسی، الا بذکر الله تطمئن القلوب و چند سورهی قرآن کریم، به صورت مکتوب انجام می شد تا در موقعی که دچار مشکل یا غم و اندوه می شوند با تاسی به این آیات و خواندن آنها، بتوانند رفتار مشکلساز را کنترل نمایند. حتی دعای توسل، آیهالکرسی و چند سوره آنقدر تکرار می شد تا مددجو بتواند بدون خواندن آنها را حفظ کند و همیشه بتواند مورد استفاده قرار بدهد. بعد از گذشت 45 روز، تغییرات چشمگیری در این افراد به چشم خورد. بطوریکه پس از مشاوره با والدین، مربیان و پرستاران، شاهد بهتر شدن اوضاع روحی و جسمی این افراد بودیم. برای تبدیل این فرضیه به یک اصل و نظریه، به مدت 10 روز این درمان انجام نشد. در جلسات کاردرمانی، دیگر آیات قران پخش نمی شد و روند درمان به روال گذشته (قبل از 45 روز) برگشت. متاسفانه در این دوره دیگر افراد تمایل به شرکت در جلسات کاردرمانی و احساس شادی و سبکی و نشاط نداشتند. در واقع انگیزه شرکت در جلسات در آنها از بین رفته بود. و در امر درمان همکاری لازم را با کادرمانگر نداشتند. و مدام در جستجوی گمشده ای بودند. به همان دلیل به کاردرمانی مراجعه میکردند و این گمشده همان دعا ـ توکل و ارتباط با خدای یگانه بود که بر روی روح ـ روان و جسم این افراد تأثیر بسزایی باقی گذاشته بود. لازم به ذکر است که حتی در زمینهی جسمی و حرکتی پیشرفت های فوق العاده ای نشان می دادند و کسانی که وابسته به ویلچر بودند، دیگر با تأسی به آیات قران و دعا و نیایش با غلبه بر ترس و اضطراب به صورت فعال و با گفتن یا علی می ایستادند و باور آنها بر این بود که خداوند همیشه محافظ، نگهبان و یاور آنها می باشد. نتایج این تحقیقات که بیانگر ارتباط مثبت میان باورهای مذهبی و رفتارهایی همچون نماز، دعا، زیارت می باشد میتواند به عنوان مدرک علمی ـ عملی رهنمودی برای درمانگران و بقیه ارگانها و سازمانها باشد که درباره اهمیت باورهای مذهبی، به ویژه دعا در سلامت روان و جسم بیشتر تأکید کنند. و اثبات این مطلب که دوری از مذهبی و معنویت سبب ایجاد و تشدید اختلالات روانی و افسردگی خواهد شد. امید است با انجام این تحقیق و گسترش آن درس طح کشور بتوان راهنمای مؤثری در کاهش علائم بیماری و معلولیت بود. ............................................ پی نوشت ها و منابع: 1- ویلیام و وست ـ روان درمانی و معنویت ـ ترجمه شهریار شهیدی و سلطان علی شیرافکن ص 5 2- بهداشت روان در اسلام صص 23، 26، 47 و 63 3- جمله ی روان شناسی و دین، مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی امام خمینی (ره) ش 3 ـ ص 65 4- مایکل آرگایل، روانشناسی شادی، ترجمه ی مسعود گوهی، صص 265 – 266 5- رضا رستمی، مجلسه بهداشت روان و جامعه، ش 1 ، صص 8 و 9 6- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج4، ص 319 7- محمدی صانعی، بهداشت روان در اسلام، ص 86 8- Kroll and shihan w.religius belives and practices among 52 psy chiatric in ptient Minnesota 9- koening h.Rellgious copiny and cognirive symptoms of depression in elderly medical. 10- ایون برن، بلک ماری و دیوید سون، شناخت درمانی افسردگی و اضطراب 11- پریرخ داستان، روانشناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، ج 1، ص 61 12- علی نفی فقیهی، جوان و آرامش روان، مجموعه مقالات ص 107 |