موسسه خیریه توانبخشی دختران بی سرپرست و کم توان ذهنی
 هـمـــدم فتـح المـبین
www.Hamdam.org
انتخاب زبان: انگلیسی     0
امروز: شنبه ۱۴۰۳ اول ارديبهشت

قهرمانِ جهان شدن
 
گپی با امیرسجاد یوسفی‌زاده؛ قهرمان جهان در رشته‌های شنا و وزنه‌برداری 
داشتن برادری خوب و مهربان آرزوی هر دختری‌ست. برادری قوی و پهلوان که بشود به او تکیه کرد. دختران همدم روزی که امیرسجاد به دیدنشان آمد به آرزویشان رسیدند. او با صبوری و مهربانی به تک تک بخش‌ها سرزد و همدمِ بچه‌ها شد. در پایان بازدید دقایقی نشستیم تا بیشتر با او و موفقیت‌هایش آشنا شویم؛
در شنا؛ قهرمانی و نایب‌قهرمانی در مسابقات شنای کشور سال88- قهرمانی جوانان جهان در رشته کرال پشت و اولین مدال کاروان ایران در جمهوری چک سال 89- نایب قهرمانی در لیگ شنای کشور سال 89- مقام سوم لیگ شنا در ماده پروانه سال90 و...
در وزنه‌برداری؛ قهرمانی استان در سالهای 91، 92، 93و 94- مدال طلای جوانان و برنز بزرگسالان در مسابقات قهرمانی کشور در دسته‌ی 65کیلوگرم سال 92- مدال طلای مسابقات جام جهانی وزنه‌برداری در دسته‌ی 65 کیلوگرم در امارات و 17 کیلوگرم جابجایی و بالابردن رکورد جهان- مدال طلای مسابقات المپیاد ورزشهای معلولین در سال94 را در آلبوم افتخاراتش به یادگار داشته و همچنان در این مسیر با پشتکار و اراده پیش می‌رود.
این موفقیت ها از کجا شروع شد؟
« هر اتفاق خوبی معمولا ریشه در کودکی دارد؛ اگر چه معلولیت من مادرزادی بود اما تقریبا از چهارده‌سالگی به‌صورت فعال وارد اجتماع شدم. از همان سالها فعالیت‌های هنری هم داشتم و در زمینه‌ی نقاشی، موسیقی و آواز کار کرده ام. اما خب بیشتر وقتم را تمرین‌های ورزشی می‌گیرد. بااین همه، در زمینه‌ی تحصیل هم در رشته‌ی زبان انگلیسی در حال تحصیل هستم و سعی کرده‌ام تک‌بعدی پیش نروم و به تمام جنبه‌های اجتماعی خودم توجه کنم.»
عبور از معلولیت و پذیرش مشکلات جسمی از عوامل موفقیت شماست، این چگونه اتفاق افتاد؟
« راستش به نظرم یکی از مهمترین عوامل، خانواده است. من از همان اول از طرف خانواده رفتار درستی دریافت کرده‌ام. مرا از بقیه بچه ها جدا نکرده‌اند و حتی از کلاس اول دبستان در مدارس معمولی درس خوانده‌ام. اتفاقا همان سال شروع این اتفاق خوب بود که بچه‌های معلول می‌توانستند در مدارس عادی درس بخوانند ولی تا قبل از آن باید به مدارس استثنایی می‌رفتند. بگذارید به این خاطره اشاره کنم که؛ زنگ های ورزش من هم با بچه های عادی و سالم کلاس بازی می‌کردم. زنگ ورزش فوتبال بازی می‌کردیم و مادرم می‌آمد یک فرش کوچک جلوی دروازه پهن می‌کرد، من روی آن می‌نشستم و دروازه‌بانی می‌کردم.‌ همه‌ی اینها باعث شد که من از همان کودکی با معلولیتم کنار بیایم و رفیق بشوم. چون اگر غیر از این بود و من گوشه‌گیر می‌شدم، ذهنم پر از سوال‌های بیهوده ای مثل اینکه "چرا اینجوری شدم؟" و... می‌شد  زمان را از دست می‌دادم و اصلا نمی توانستم در مسیر درستی پیش بروم.»
پس، به نظر شما، خانواده سهم زیادی در موفقیت افراد معلول دارد؟
« بله دقیقا. در موردِ خود من، اولین عاملِ موفقیتم خانواده بوده‌است. شاید اگر خانواده‌ای داشتم که جور دیگری با من رفتار می کردند و مرا پنهان می‌کردند، به هیچکدام از موفقیت‌های امروز نمی‌رسیدم و به جای فردی مستقل، وابسته و سرخورده بار می‌آمدم. من از هفت‌سالگی به‌اصرار مادرم کلاس نقاشی را شروع کردم، آن هم در محیطی که اول مرا نمی پذیرفتند! در مورد ورزش هم همینطور. از همان اول حمایت و همراهی پدرومادرم وجود داشت و با اینکه من اولین فرزندشان بودم و حتما روبرو شدن با معلولیت جسمیِ من برایشان سخت بوده‌است، ولی مرا تنها نگذاشتند و این خیلی برایم ارزش دارد و ممنونشان هستم.»
شما ازدواج کرده اید؟
لبخندی به صورت قهرمان می‌نشیند و برقی به چشمانش؛ « هنوز نه... ولی مقدماتش دارد فراهم می‌شود، ان‌شاءالله.»
حالا که قهرمان جهان هستید نگاهتان به زندگی تغییر کرده‌است؟
« صددرصد. با چنین موفقیتی، دیدِ آدم خیلی بازتر می‌شود. حالا کامل‌تر و جامع‌تر به اتفاقات زندگی نگاه می‌کنم. شاید تا قبل از قهرمانی فکر می‌کردم اگر به موفقیت برسم، این پایان و آخر است ولی حالا می فهمم که تازه اول راه هستم و هنوز چیزهای زیادی هست که باید به‌ دست بیاورم و یاد بگیرم.»
روز جهانی معلولین از نظر شما؟
« در مورد روزجهانی معلولین راستش حرف زیاد دارم! انگار فقط یک اسم شده‌است، یک روز در تقویم می‌آید و تبریکی می گویند و می‌رود پی‌کارش ولی درست به آن پرداخته نمی‌شود تا به نحو‌احسنت برای افراد معلول ثمربخش باشد. به نظرم درستش این است که بیایند مشکل‌یابی کنند و همه‌پرسی بین افراد معلول بگذارند و مشکلات و کمبودهایشان را در زندگی فردی و اجتماعی بررسی کنند و به راه‌حل‌هایی برسند. من خودم از وقتی قهرمان شده‌ام خیلی بیشتر با سازمان‌ها درگیر و در ارتباط هستم، برای گرفتن امکانات بیشتر برای خودم و شهرم. ولی موفق نشده‌ام. امیدوارم در تمام سال مسئولین به فکر معلولین باشند و فقط یک روز برای تبریک و گرامی داشت نباشد.»
غیر از افتخارآفرینی‌های ورزشی، خودتان برای افراد معلول قدمی برداشته اید؟
« ...راستش من با همین واژه‌ی "معلول" خیلی مشکل دارم و اصلا حاضر نیستم آن را بپذیرم. حتما می‌شود کلماتی بهتری پیدا کرد مثل " توان‌یاب " یا هرعبارتی که انرژی مثبت بیشتری داشته باشد و در آن اول توانایی فرد دیده شود بعد مشکلات جسمی‌اش. اتفاقا زیاد کار کرده‌ام؛ همین چندوقت پیش گروهی راه انداخته بودیم با دوستان و در یک مجموعه برای استعدادیابی افرادمعلول در زمینه های مختلف فعالیت می‌کردیم. حتی کمپینی به نام "اتحاد" درست کردیم که البته ثبت نشده‌است و در همین‎‌جا از مسئولین بهزیستی بازهم تقاضا دارم برای ثبت این کمپین و دادن مجوزهای لازم با ما همکاری کنند. یک سری از دوستان معلول را  پیدا کردیم که خیلی بااستعداد هستند، از جمله دوستی که قهرمان کشتی بود و دچار ضایع نخاعی و معلول شده بود ودیگر کسی به ایشان سرنزده بود. می‌دانید باید از یک جایی شروع بشود؛ من خودم به سهم خودم تلاش‌هایی دارم ولی زمانی نتیجه می‌دهد که همه سهم خودشان را ادا کنند و از همراهی همگانی برخوردار شویم چرا که اگر فردمعلولِ بااستعدادی شناسایی و پرورش داده شود ولی بعد حمایت و جذب نشود همه‌‍ی تلاش‌ها بی‌نتیجه خواهدبود...»
از اینکه با همدم آشنا شدید چه حسی دارید؟
« من به موسسات دیگر قبلا رفته ام ولی از اینکه بااینجا آشنا شدم خیلی خوشحالم و حال خوبی دارم. خداوکیلی امروز در کنار این بچه ها خیلی انرژی مثبت گرفتم. چندهفته دیگر مسابقات داریم و من بااینکه انرژی داشتم ولی حالا با انرژی خیلی بیشتری ان‌شالله برای مسابقات خواهم رفت و این را از بودن در کنار این بچه‌ها دارم. معمولا قبل از رفتن روی سکو و زدن وزنه سعی می‌کنم به چیزهای خوبی که در ذهن دارم و به من انرژی می‌دهد فکر کنم و مسلما این‌بار حس خوب همدم هم در ذهنم خواهد بود. یک مدال مسابقات و یکی از پیراهن‌های ملی که در مسابقات جهانی به تن داشته‌ام را هم کنار میگذارم تا به دختران همدم هدیه کنم. ممنونم از این لحظات قشنگ که در اینجا سپری کردم و امیدوارم که در صحنه های ورزشی جبران کنم.»
ماهم برای این قهرمانِ ارزشمند و همه‌ی عزیزانی که سعی در افتخارآفرینی برای میهن عزیزمان دارند آرزوی موفقیت داریم و دعای خیر دختران همدم را بدرقه‌ی راهشان می‌کنیم.
تاريخ:  ۱۳۹۶/۱۱/۲ به اشتراک گذاشتن این خبر :    
 


معرفی این خبر به دوستان


نظرات
نقدی موجود نیست
نظر شما

امتياز کاربران 0 از 5

 
آدرس پستی : مشهد ، بلوار خیام شمالی ، خیابان عبدالمطلب ، عبدالمطلب 58

تلفن: 31732 (051)


تلفنخانه : 37111764 - 37111755 (051)
تلفن مستقیم مدیریت : 2 - 37112111 (051)
تلفن مستقیم معاونت : 14-37112113 (051)
پاسخگوی شبانه روزی: 6262 125 0935
تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به موسسه خیریه دختران کم توان ذهنی و بی سرپرست همدم می باشد.

www.hamdam.org